وَإِن یَرَوۡاْ ءَایَةࣰ یُعۡرِضُواْ وَیَقُولُواْ سِحۡرࣱ مُّسۡتَمِرࣱّ ﴿٢﴾
اگر [کافران] معجزهای ببینند، روی میگردانند و میگویند: «[این] جادویی [باطل و] زودگذر است».
وَكَذَّبُواْ وَٱتَّبَعُوۤاْ أَهۡوَاۤءَهُمۡۚ وَكُلُّ أَمۡرࣲ مُّسۡتَقِرࣱّ ﴿٣﴾
آنان [آیات و نشانههای الهی را] دروغ میپندارند و از هوای نفس خویش پیروی میکنند؛ و هر امرى [از پاداش و کیفرهای قیامت] در زمان مخصوص به خود قرار دارد.
وَلَقَدۡ جَاۤءَهُم مِّنَ ٱلۡأَنۢبَاۤءِ مَا فِیهِ مُزۡدَجَرٌ ﴿٤﴾
و مطمئناً [ماجرای عذاب اقوام گذشته و] اخبارى كه باعث دست کشیدن از گناه میشود، به مشرکان رسیده است.
حِكۡمَةُۢ بَـٰلِغَةࣱۖ فَمَا تُغۡنِ ٱلنُّذُرُ ﴿٥﴾
این [آیات الهى، دانش و] حکمتی رساست؛ ولى [برای افراد لجوج،] هشدارها سودی ندارد؛
فَتَوَلَّ عَنۡهُمۡۘ یَوۡمَ یَدۡعُ ٱلدَّاعِ إِلَىٰ شَیۡءࣲ نُّكُرٍ ﴿٦﴾
پس [ای پیامبر،] از آنان روى برتاب [و منتظر] روزى [باش] كه [فرشتۀ] دعوتكننده [با دمیدن در صور] آنان را به امرى بس دشوار [و وحشتناک] فرابخوانَد.
خُشَّعًا أَبۡصَـٰرُهُمۡ یَخۡرُجُونَ مِنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ كَأَنَّهُمۡ جَرَادࣱ مُّنتَشِرࣱ ﴿٧﴾
با دیدگانِ فروافتاده [از وحشت] از گورها خارج میشوند؛ [حرکتشان به سوی دادگاه الهی، چنان است که] گویى ملخهایی پراكندهاند.
مُّهۡطِعِینَ إِلَى ٱلدَّاعِۖ یَقُولُ ٱلۡكَـٰفِرُونَ هَـٰذَا یَوۡمٌ عَسِرࣱ ﴿٨﴾
[هراسناک] به سوى مُنادىِ [محشر] میشتابند و کافران مىگویند: «امروز، روز دشوارى است».
۞ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحࣲ فَكَذَّبُواْ عَبۡدَنَا وَقَالُواْ مَجۡنُونࣱ وَٱزۡدُجِرَ ﴿٩﴾
پیش از آنان، قوم نوح [نیز پیامبرشان را] تكذیب کردند و بندۀ ما را دروغگو خواندند و گفتند: «دیوانه است»؛ و او را سخت آزردند؛
فَدَعَا رَبَّهُۥۤ أَنِّی مَغۡلُوبࣱ فَٱنتَصِرۡ ﴿١٠﴾
تا آنجا که او پروردگارش را خواند [و گفت]: «من مغلوب شدهام؛ پس یاریام فرما [و از آنان انتقام بگیر]».
فَفَتَحۡنَاۤ أَبۡوَ ٰبَ ٱلسَّمَاۤءِ بِمَاۤءࣲ مُّنۡهَمِرࣲ ﴿١١﴾
ما نیز درهاى آسمان را براى [ریزشِ] رگبارى سیلآسا گشودیم.
وَفَجَّرۡنَا ٱلۡأَرۡضَ عُیُونࣰا فَٱلۡتَقَى ٱلۡمَاۤءُ عَلَىٰۤ أَمۡرࣲ قَدۡ قُدِرَ ﴿١٢﴾
و از زمین نیز چشمهها جارى ساختیم و آبها [از زمین و آسمان] براى طوفانى كه مقدر شده بود، به هم پیوست.
وَحَمَلۡنَـٰهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلۡوَ ٰحࣲ وَدُسُرࣲ ﴿١٣﴾
و نوح را بر [كشتىِ] ساخته و پرداخته از تختهها و میخها سوار كردیم
تَجۡرِی بِأَعۡیُنِنَا جَزَاۤءࣰ لِّمَن كَانَ كُفِرَ ﴿١٤﴾
كه تحت نظر [و حفاظتِ] ما حركت مىكرد. این، پاداش كسى بود كه [قومش] او را انکار کرده بودند.
وَلَقَد تَّرَكۡنَـٰهَاۤ ءَایَةࣰ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرࣲ ﴿١٥﴾
ما آن [کیفر و نجات] را نشانهاى [از قدرتِ خود] بر جاى گذاشتیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرࣲ ﴿١٧﴾
به راستی که قرآن را براى پند گرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
كَذَّبَتۡ عَادࣱ فَكَیۡفَ كَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿١٨﴾
قوم عاد [نیز پیامبرشان را] دروغگو پنداشتند؛ [ای اهل مکه، بنگرید که] عذاب و هشدارهای من چگونه بود.
إِنَّاۤ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ رِیحࣰا صَرۡصَرࣰا فِی یَوۡمِ نَحۡسࣲ مُّسۡتَمِرࣲّ ﴿١٩﴾
ما تندبادى سرد و سخت را در یک روز شوم و طولانی بر آنان فرستادیم.
تَنزِعُ ٱلنَّاسَ كَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلࣲ مُّنقَعِرࣲ ﴿٢٠﴾
[طوفانی وحشتناک] كه مردم را چنان از جاى مىكَنْد که گویى تنههای نخلِ ریشهكنشده بودند.
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرࣲ ﴿٢٢﴾
به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
فَقَالُوۤاْ أَبَشَرࣰا مِّنَّا وَ ٰحِدࣰا نَّتَّبِعُهُۥۤ إِنَّاۤ إِذࣰا لَّفِی ضَلَـٰلࣲ وَسُعُرٍ ﴿٢٤﴾
آنان گفتند: «آیا [سزاوار است] بشرى از میان خودمان را پیروى كنیم؟ در این صورت، در گمراهى و سردرگمى خواهیم بود.
أَءُلۡقِیَ ٱلذِّكۡرُ عَلَیۡهِ مِنۢ بَیۡنِنَا بَلۡ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرࣱ ﴿٢٥﴾
آیا از میان همۀ ما، تنها بر او وحی نازل شده است؟ [چنین نیست؛] بلکه او دروغگویی خودپسند است».
إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَةِ فِتۡنَةࣰ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ ﴿٢٧﴾
[به صالح گفتیم:] «براى آزمایشِ آنان، مادهشترى [را كه درخواست كردهاند، از دلِ کوه به سویشان] خواهیم فرستاد؛ پس مراقبِ رفتارشان باش و [بر آزارشان] شكیبایى كن.
وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَاۤءَ قِسۡمَةُۢ بَیۡنَهُمۡۖ كُلُّ شِرۡبࣲ مُّحۡتَضَرࣱ ﴿٢٨﴾
و به آنان اعلام كن كه آب [چاه،] بین آنان [و آن مادهشتر] سهمیهبندی شده است و هر کس باید در نوبت خود حاضر شود».
فَنَادَوۡاْ صَاحِبَهُمۡ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ﴿٢٩﴾
ولى آنان همدستشان را ندا دادند؛ او نیز دست به كار شد و [شتر را] به قتل رساند.
إِنَّاۤ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ صَیۡحَةࣰ وَ ٰحِدَةࣰ فَكَانُواْ كَهَشِیمِ ٱلۡمُحۡتَظِرِ ﴿٣١﴾
ما بانگ مرگباری بر آنان فرستادیم؛ بهناگاه [همگی] همچون گیاه خشكیده[ی بازمانده از كومهها و حصارهای ساختهشده با نی و علف،] خرد و ریز شدند.
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرࣲ ﴿٣٢﴾
به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
إِنَّاۤ أَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ حَاصِبًا إِلَّاۤ ءَالَ لُوطࣲۖ نَّجَّیۡنَـٰهُم بِسَحَرࣲ ﴿٣٤﴾
[ما نیز] طوفانى ریگبار بر سرشان فرستادیم [كه همگی را هلاک کرد]؛ مگر خانوادۀ لوط كه سحرگاهان آنان را نجات دادیم.
نِّعۡمَةࣰ مِّنۡ عِندِنَاۚ كَذَ ٰلِكَ نَجۡزِی مَن شَكَرَ ﴿٣٥﴾
[این نجات،] نعمتی از جانب ما بود؛ و به هر کس سپاسگزارى كند، این گونه پاداش مىدهیم.
وَلَقَدۡ أَنذَرَهُم بَطۡشَتَنَا فَتَمَارَوۡاْ بِٱلنُّذُرِ ﴿٣٦﴾
لوط آنان را از کیفر [سخت] ما بیم داد؛ ولی آنان در برابر هشدارها به مجادله [و ستیز] برخاستند.
وَلَقَدۡ رَ ٰوَدُوهُ عَن ضَیۡفِهِۦ فَطَمَسۡنَاۤ أَعۡیُنَهُمۡ فَذُوقُواْ عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿٣٧﴾
آنان از لوط خواستند که مهمانانش را [برای کامجویی] در اختیارشان بگذارد؛ ما نیز چشمانشان را کور کردیم [و گفتیم:] «طعم عذاب و [نتیجۀ] هشدارهایم را بچشید».
وَلَقَدۡ یَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرࣲ ﴿٤٠﴾
به راستی که قرآن را براى پندگرفتن آسان ساختیم؛ آیا پندپذیرى هست؟
كَذَّبُواْ بِـَٔایَـٰتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذۡنَـٰهُمۡ أَخۡذَ عَزِیزࣲ مُّقۡتَدِرٍ ﴿٤٢﴾
[ولى] آنان تمامى آیات ما را دروغ شمردند؛ ما نیز چنان [که شایستۀ پروردگار] شکستناپذیرِ مقتدر [است،] آنان را عذاب کردیم.
أَكُفَّارُكُمۡ خَیۡرࣱ مِّنۡ أُوْلَـٰۤىِٕكُمۡ أَمۡ لَكُم بَرَاۤءَةࣱ فِی ٱلزُّبُرِ ﴿٤٣﴾
[ای اهل مکه،] آیا کافران شما از آنان بهترند یا برای شما اماننامهای در کتابهای [آسمانی پیشین نوشته شده] است؟
سَیُهۡزَمُ ٱلۡجَمۡعُ وَیُوَلُّونَ ٱلدُّبُرَ ﴿٤٥﴾
به زودى [در جنگ بدر] جمعشان شکست میخورد و فرارى خواهند شد.
بَلِ ٱلسَّاعَةُ مَوۡعِدُهُمۡ وَٱلسَّاعَةُ أَدۡهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦﴾
وعدهگاهشان قیامت است كه [نسبت به میدان بدر، روزگارى بسیار] سختتر و تلختر است.
یَوۡمَ یُسۡحَبُونَ فِی ٱلنَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ ذُوقُواْ مَسَّ سَقَرَ ﴿٤٨﴾
روزیکه با چهرههایشان در آتش کشیده میشوند [و به آنان میگویند:] «آتش دوزخ را بچشید».
وَمَاۤ أَمۡرُنَاۤ إِلَّا وَ ٰحِدَةࣱ كَلَمۡحِۭ بِٱلۡبَصَرِ ﴿٥٠﴾
و [چون چیزی را اراده نماییم] فرمان ما فقط یک [کلمه یعنی «کُن»] است؛ به سرعتِ یک چشم بر هم زدن [یا كمتر، انجام میپذیرد].
وَلَقَدۡ أَهۡلَكۡنَاۤ أَشۡیَاعَكُمۡ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرࣲ ﴿٥١﴾
به تحقیق که ما [در گذشته] امثال شما [کافران] را نابود کردهایم؛ پس آیا پندپذیرى هست؟ [که از این امر عبرت بگیرد و از کفر باز ایستد]؟
وَكُلُّ شَیۡءࣲ فَعَلُوهُ فِی ٱلزُّبُرِ ﴿٥٢﴾
و تمام کارهایی که [بندگان] انجام دادهاند در نامههاى اعمال[شان] ثبت شده است؛
إِنَّ ٱلۡمُتَّقِینَ فِی جَنَّـٰتࣲ وَنَهَرࣲ ﴿٥٤﴾
پرهیزگاران در باغها و [کنار] جویبارهای [بهشتی] جای دارند؛