مَاۤ أَنتَ بِنِعۡمَةِ رَبِّكَ بِمَجۡنُونࣲ ﴿٢﴾
که تو [ای پیامبر،] به نعمت [و فضلِ] پروردگارت، دیوانه نیستی،
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعۡلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِۦ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ ﴿٧﴾
پروردگارت بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه گشته، و او به هدایتیافتگان [نیز] داناتر است.
وَدُّواْ لَوۡ تُدۡهِنُ فَیُدۡهِنُونَ ﴿٩﴾
آنها دوست دارند [و میخواهند] که نرمی [و مدارا] کنی، تا آنان [نیز] نرمی [و مدارا] کنند.
وَلَا تُطِعۡ كُلَّ حَلَّافࣲ مَّهِینٍ ﴿١٠﴾
و از هر فرومایهای که بسیار سوگند [دروغ] یاد میکند، اطاعت مکن.
إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَیۡهِ ءَایَـٰتُنَا قَالَ أَسَـٰطِیرُ ٱلۡأَوَّلِینَ ﴿١٥﴾
هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود، میگوید: «[اینها] افسانههای [خیالی] گذشتگان است».
إِنَّا بَلَوۡنَـٰهُمۡ كَمَا بَلَوۡنَاۤ أَصۡحَـٰبَ ٱلۡجَنَّةِ إِذۡ أَقۡسَمُواْ لَیَصۡرِمُنَّهَا مُصۡبِحِینَ ﴿١٧﴾
ما آنها را آزمایش کردیم، همانگونه که صاحبان باغ را آزمودیم؛ هنگامی که سوگند یاد کردند که صبحگاهان [که مستمندان نباشند،] میوههای باغ را بچینند.
فَطَافَ عَلَیۡهَا طَاۤىِٕفࣱ مِّن رَّبِّكَ وَهُمۡ نَاۤىِٕمُونَ ﴿١٩﴾
عذابی [فراگیر] از سوی پروردگارت بر [باغِ] آنها فرود آمد، در حالی که همه در خواب بودند.
أَنِ ٱغۡدُواْ عَلَىٰ حَرۡثِكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَـٰرِمِینَ ﴿٢٢﴾
که اگر میخواهید میوه بچینید، به سوی کشتزار [و باغ] خویش بروید.
فَٱنطَلَقُواْ وَهُمۡ یَتَخَـٰفَتُونَ ﴿٢٣﴾
آنگاه [به سوی کشتزار] حرکت کردند، در حالی که آهسته با هم میگفتند:
أَن لَّا یَدۡخُلَنَّهَا ٱلۡیَوۡمَ عَلَیۡكُم مِّسۡكِینࣱ ﴿٢٤﴾
«[مراقب باشید] که امروز هیچ [نیازمند و] بینوایی در آن [باغ] وارد نشود!»
وَغَدَوۡاْ عَلَىٰ حَرۡدࣲ قَـٰدِرِینَ ﴿٢٥﴾
و صبحگاهان با تصمیم جدی بر جلوگیری [از ورود مستمندان، به سمتِ باغ] بیرون شدند.
فَلَمَّا رَأَوۡهَا قَالُوۤاْ إِنَّا لَضَاۤلُّونَ ﴿٢٦﴾
اما هنگامی که آن [باغ] را دیدند، گفتند: «یقیناً ما [اشتباه آمدهایم و] راه را گم کردهایم؛
قَالَ أَوۡسَطُهُمۡ أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ لَوۡلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾
بهترین [و خردمندترین] آنان گفت: «آیا به شما نگفتم چرا [شکر و] تسبیح [الله را] نمیگویید؟».
قَالُواْ سُبۡحَـٰنَ رَبِّنَاۤ إِنَّا كُنَّا ظَـٰلِمِینَ ﴿٢٩﴾
گفتند: «پروردگار ما پاک و منزّه است؛ مسلّماً ما ستمکار بودیم».
قَالُواْ یَـٰوَیۡلَنَاۤ إِنَّا كُنَّا طَـٰغِینَ ﴿٣١﴾
[و] گفتند: «وای بر ما که طغیانگر [و سرکش] بودیم!
عَسَىٰ رَبُّنَاۤ أَن یُبۡدِلَنَا خَیۡرࣰا مِّنۡهَاۤ إِنَّاۤ إِلَىٰ رَبِّنَا رَ ٰغِبُونَ ﴿٣٢﴾
امیدواریم که پروردگارمان [ما را ببخشد و] در عوض، چیزی بهتر از آن [باغ] به ما دهد؛ [چرا که] بیگمان، ما به سوی پروردگار خود روی آوردهایم».
كَذَ ٰلِكَ ٱلۡعَذَابُۖ وَلَعَذَابُ ٱلۡـَٔاخِرَةِ أَكۡبَرُۚ لَوۡ كَانُواْ یَعۡلَمُونَ ﴿٣٣﴾
عذاب [الله در دنیا] اینچنین است؛ و اگر میدانستند، عذاب آخرت مسلماً بزرگتر [و بیشتر] است.
إِنَّ لِلۡمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّـٰتِ ٱلنَّعِیمِ ﴿٣٤﴾
به راستی برای پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهای پرنعمت است.
أَفَنَجۡعَلُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ كَٱلۡمُجۡرِمِینَ ﴿٣٥﴾
آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان [و گناهکاران] قرار میدهیم؟
أَمۡ لَكُمۡ كِتَـٰبࣱ فِیهِ تَدۡرُسُونَ ﴿٣٧﴾
آیا شما کتابی [آسمانی] دارید که در آن [میخوانید و] فرامیگیرید؟
إِنَّ لَكُمۡ فِیهِ لَمَا تَخَیَّرُونَ ﴿٣٨﴾
و [آیا] آنچه را انتخاب میکنید، در آن [کتاب] برای شما [تضمین شده] است؟
أَمۡ لَكُمۡ أَیۡمَـٰنٌ عَلَیۡنَا بَـٰلِغَةٌ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡقِیَـٰمَةِ إِنَّ لَكُمۡ لَمَا تَحۡكُمُونَ ﴿٣٩﴾
یا اینکه بر [عهدۀ] ما عهد و پیمان استواری تا روز قیامت دارید که هر چه را حکم کنید، [حق] برای شما باشد؟
سَلۡهُمۡ أَیُّهُم بِذَ ٰلِكَ زَعِیمٌ ﴿٤٠﴾
[ای پیامبر،] از آنها بپرس کدامیک از آنان در برابر این [ادعاها] متعهد است؟
أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَاۤءُ فَلۡیَأۡتُواْ بِشُرَكَاۤىِٕهِمۡ إِن كَانُواْ صَـٰدِقِینَ ﴿٤١﴾
و یا اینکه [معبودان و] شریکانی دارند؟ اگر راست میگویند، باید شریکان [و معبودان] خویش را بیاورند.
یَوۡمَ یُكۡشَفُ عَن سَاقࣲ وَیُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ فَلَا یَسۡتَطِیعُونَ ﴿٤٢﴾
روزی که [الله متعال برای داوری میان خلایق بیاید،] ساق [او تعالی که هیچ چیز مانند آن نیست] آشکار میگردد و [مردم] به سجده فراخوانده میشوند؛ ولی [کافران و منافقان] نمیتوانند [سجده کنند].
خَـٰشِعَةً أَبۡصَـٰرُهُمۡ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةࣱۖ وَقَدۡ كَانُواْ یُدۡعَوۡنَ إِلَى ٱلسُّجُودِ وَهُمۡ سَـٰلِمُونَ ﴿٤٣﴾
[در حالی که] دیدگانشان [از ترس و ندامت] فرو افتاده و ذلت و خواری وجودشان را فراگرفته است؛ و یقیناً پیش از این [در دنیا] در حالی که تندرست بودند، به سجده فراخوانده میشدند.
فَذَرۡنِی وَمَن یُكَذِّبُ بِهَـٰذَا ٱلۡحَدِیثِۖ سَنَسۡتَدۡرِجُهُم مِّنۡ حَیۡثُ لَا یَعۡلَمُونَ ﴿٤٤﴾
[ای پیامبر،] مرا با آن کسی که این سخن [= قرآن] را تکذیب میکند واگذار. ما آنان را اندکاندک [و] به گونهای که درنیابند [و از جاییکه متوجه نگردند]، به سوی عذاب خواهیم کشاند.
وَأُمۡلِی لَهُمۡۚ إِنَّ كَیۡدِی مَتِینٌ ﴿٤٥﴾
و به آنها مهلت میدهم. بیگمان، مکر [و تدبیرِ] من استوار [و محکم] است.
أَمۡ تَسۡـَٔلُهُمۡ أَجۡرࣰا فَهُم مِّن مَّغۡرَمࣲ مُّثۡقَلُونَ ﴿٤٦﴾
[ای پیامبر،] مگر تو از آنان مزدی درخواست میکنی که [از ادایِ آن در رنجند و] برایشان سنگین است؟
أَمۡ عِندَهُمُ ٱلۡغَیۡبُ فَهُمۡ یَكۡتُبُونَ ﴿٤٧﴾
یا [اسرار] غیب نزد آنهاست و آنان [آنچه را میگویند از روی آن] مینویسند.
فَٱصۡبِرۡ لِحُكۡمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ ٱلۡحُوتِ إِذۡ نَادَىٰ وَهُوَ مَكۡظُومࣱ ﴿٤٨﴾
[ای پیامبر،] در برابر فرمان [و حکم] پروردگارت صبر کن، و مانند صاحبِ ماهی [= یونس] مباش که با دلی سرشار از خشم و اندوه، [الله را] ندا داد.
لَّوۡلَاۤ أَن تَدَ ٰرَكَهُۥ نِعۡمَةࣱ مِّن رَّبِّهِۦ لَنُبِذَ بِٱلۡعَرَاۤءِ وَهُوَ مَذۡمُومࣱ ﴿٤٩﴾
اگر نعمت [و رحمتی] از سوی پروردگارش به یاری او نیامده بود، یقیناً در حالی [از شکم ماهی،] به صحرای خشکیده بیرون افکنده میشد که نکوهیده بود.
فَٱجۡتَبَـٰهُ رَبُّهُۥ فَجَعَلَهُۥ مِنَ ٱلصَّـٰلِحِینَ ﴿٥٠﴾
آنگاه پروردگارش او را برگُزید و از صالحان قرار داد.
وَإِن یَكَادُ ٱلَّذِینَ كَفَرُواْ لَیُزۡلِقُونَكَ بِأَبۡصَـٰرِهِمۡ لَمَّا سَمِعُواْ ٱلذِّكۡرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُۥ لَمَجۡنُونࣱ ﴿٥١﴾
و [ای پیامبر،] نزدیک است کسانی که کافر شدند، هنگامی که آیات قرآن را میشنوند، تو را چشمزخم زنند؛ و [به خاطر خشم و حسدشان] میگویند: «قطعاً او دیوانه است»؛